اولین مسافرت رادین کوچولو
عزیز دل مامان الان که دارم برات مینویسم خوابی چند دقیقه پیش بابایی اومد بیدارت کرد وقتی میاد خونه از بس سر و صدا میکنه بیدار میشی اینقدرم خوابالو تشریف داری که باز میخوابی از صبح تا حالا خوابی پسرم منم شیرمو با شیر دوش میدوشم و میریزم تو شیشه ات تا تو خواب بخوری و سیر باشی و خواب خوبی بری نفس مامان این روزا خیلی شیرین شدی و همش دلبری میکنی با انکه این روزا خیلی سخته کلی کار دارم و رسیدگی به تو تمام وقتمو میگیره و تو کل 24 ساعت شاییییییییید 4 ساعت بخوابم اما عاشق با تو بودنم عاشق اون خنده های قشنگتم خیلی دوستت دارم گل پسرم بابا هم که میمیره برات اینقدر که دوستت داره بمیرم مامان تازگی ها شبها دل درد داری 5 شنبه رفتیم تهران خونه عمو سیامک خیلی...
نویسنده :
مامان الهام
13:43